آهنگ بیابانزایی بیش از بیابانزدایی است
کارشناسان از تشکیل کانونهای گردو غبار جدید در استان اصفهان خبر میدهند. اگرچه شدت کانونهای فرسایش بادی طی ۲۰ سال گذشته کمتر شده، اما بخشی از این شرایط به دلیل اقلیم گرم و خشک کشور است که متأسفانه شاهد تشکیل کانونهای گرد و غبار جدید در استان هستیم.
مرز سگزی به کوهپایه، نایین- یزد، کمربندی برخوار، از جمله کانونهای گردوغبار جدید هستند. اداره کل منابع طبیعی استان اصفهان از ۱۶ کانون گرد و غبار بحرانی در استان خبر میدهد و اعلام میکند اگرچه طی ۲۰ سال گذشته شهرضا و گلپایگان جزو این کانونها نبودند، اما در مطالعات دو سال گذشته، این دو منطقه نیز در دسته کانونهای بحرانی قرار گرفتهاند. بنابراین با توجه به اقلیم خشک و کمبارش و فرونشست زمین در اصفهان، منتظر نشان دادن کانونهای جدید گردوغبار در استان هستیم. به اعتقاد احمد جلالیان، استاد خاکشناسی، نباید منشأ گردوغبارهای اصفهان را گردن خارج بیندازیم و امروز بیش از هر زمان دیگر جریان دائمی رودخانه زایندهرود ضرورت دارد. آنچه در ادامه میخوانید گفتوگوی ایسنا با این استاد خاکشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان است.
گفته میشود ایران در دوره خشکسالی سی ساله قرار دارد، این موضوع چه میزان صحت دارد؟
ایران از سال ۱۳۸۷ وارد خشکسالی شده و مشخص نیست این دوره خشکسالی چه زمانی تمام میشود و به طور قطع ما تغییرات اقلیم خواهیم داشت و تغییرات اقلیمی در دنیا مشهود است. بهعنوان مثال شاهد بارش برف در عربستان هستیم و یا در ایران سیل زیاد داشتیم که بعد از آن درگیر خشکسالی میشویم، بنابراین مشخص نیست که چه زمانی تغییرات اقلیمی تمام میشود.
امروز سیاستمداران منشاء ریزگردهای کشور را خارجی میدانند، به اعتقاد شما سهم خشکسالی کشور در این ریزگردها چقدر است؟
به گفته رئیس سازمان زمینشناسی کشور، ۷۰ درصد منشأ ریزگردها داخلی و ۳۰ درصد آن منشأ خارجی دارند، بنابراین نباید گرد و غبارهای اصفهان را گردن خارج بیندازیم. به طور قطع منشأ این ریزگردها بیشتر به خشکسالی برمیگردد. پوشش گیاهی فقیر است که با یک وزش باد، گرد و خاک بلند میشود. پس ریزگردهای اصفهان عمدتاً منشأ داخلی دارند.
یعنی اقلیم خشک اصفهان عامل ریزگردهاست؟
باید توجه داشت که اصفهان در یک منطقه خشک با متوسط بارندگی ۱۱۰ میلیمتر قرار دارد که بعضاً همین میزان بارش را هم در اصفهان نداریم؛ سال گذشته اصفهان تنها نصف این میزان بارش را داشت. از سوی دیگر عدم جریان رودخانه زایندهرود، عدم کشت اراضی کشاورزی، کاهش پوشش گیاهی و … موجب افزایش گردوغبار شده است.
پس جریان زایندهرود در کاهش ریزگردهای اصفهان نقش مهمی دارد؟
باید به طریقی آب در زایندهرود جریان دائمی داشته باشد تا این رودخانه بتواند علاوه بر تغذیه آبخوانها و جلوگیری از پیشروی فرونشست زمین و تقویت پوشش گیاهی، احیای تالاب بینالمللی گاوخونی در کاهش گرد و غبارها مؤثر باشد، البته با روندی که پیش میرود روز به روز شرایط بدتری را تجربه میکنیم.
آیا مشکل ریزگردهای اصفهان همانند دیگر شهرهای کشور همچون خوزستان از اهمیت برخوردار است؟
اگرچه در کل کشور مشکل بیابانزایی داریم، اما اصفهان جزو مناطق اولویتدار است؛ از ۱۰ میلیون هکتار وسعت استان اصفهان، بیش از ۳ میلیون آن بیابانی شده است که بالغ بر یک میلیون آن کانونهای فرسایش بادی است که مهمترین آن دشت سگزی است، بنابراین به دلیل اکوسیستم شکننده باید اولویت خاصی به اصفهان داده شود تا پوشش گیاهی آن تقویت و ذرات خاک به طرق مختلف حفظ شود و در این مسیر میتوان از فناوریهای نوین برای تثبیت ذرات خاک استفاده کنیم.
با توجه به گسترش کانونهای گردوغبار در استان، چرا طرحهای بیابانزدایی تأثیری در کاهش ریزگردها و کانونهای گردوغبار نداشته است؟
در حقیقت آهنگ بیابانزایی بیش از بیابانزدایی است. در حالیکه بالغ بر ۳ میلیون هکتار بیابان در استان داریم، تنها در ۳۰۰ هزار هکتار بیابان، پوشش گیاهی و جنگل ایجاد کردهایم. در حال حاضر سطح بیابان و کانونهای بیابانزایی در استان بالا است، همچنین ۱۶ کانون بیابانزایی در استان وجود دارد که مهمترین آن دشت سگزی در ۲۵ کیلومتری شرق اصفهان است.
پس جریان زایندهرود در کاهش سرعت کانونهای بیابانزایی اصفهان اثرگذار است؟
دقیقاً؛ اگر زایندهرود جریان دائمی آب داشته باشد، نه تنها آبخوانها را تغذیه میکند که با رطوبت دادن به خاک، پوشش گیاهی را احیا میکند و اراضی کشاورزی زیر کشت میروند و این موضوع در کاهش ریزگردها مؤثر است. به طور قطع با جریان زایندهرود و رسیدن آب به تالاب بینالمللی گاوخونی، از تولید گردوغبار جلوگیری میشود. ما باید جریان دائمی آب در رودخانه را داشته باشیم تا فرونشست زمین را کُند و از گسترش آن جلوگیری کنیم.
آیا کانونهای تولید گرد و غبار به موضوع فرونشست ارتباط دارند؟
باید توجه داشت که آخرین حد بیابانزایی، فرونشست زمین است و امروز در مرحله آخر بیابانزایی در اصفهان هستیم. ریزگردهای اصفهان عمدتاً منشأ داخلی دارد و بیشتر از شرق و شمال شرق اصفهان میآیند، البته این ریزگردها از سمت خورو بیابانک، منطقه نایین، منطقه آرانو بیدگل تولید میشوند. بنابراین باید تلاش و برنامهریزی کنیم تا با اجرای برنامههای بیابانزدایی و جریان آب در رودخانه زایندهرود مشکل را حل کنیم تا به شرایط حاد فرونشست زمین نرسیم.
ریزگردهایی که امروز در اصفهان شاهد آن هستیم، دارای چه خصوصیاتی است؟
آزمایشهای انجام شده بر روی ریزگردهای شرق اصفهان، بیانگر آن است که این ریزگردها آلوده به فلزات سنگین است و تالاب بینالمللی گاوخونی نیز حاوی ریزگردهای سمی است. البته اکنون ریزگردهای زیادی از سمت تالاب گاوخونی به اصفهان نمیآید و ریزگردهای فعلی از شرق اصفهان میآید که حاوی کادمیوم، سرب و … است که این ریزگردها با ریزگردهای ناشی از ترافیک، حملونقل، سوختهای فسیلی و صنایع همچون ذوبآهن، فولاد مبارکه، پتروشیمی، پالایشگاه و … تولید ذرات ثانوی کرده و زمانی که در مرحله زیستی در ارتفاع دو متری قرار گیرد، اگر ذرات کمتر از ۲.۵ میکرون باشند وارد کیسههای هوایی و خون میشوند که مشکلات شدیدی را برای سلامتی انسان ایجاد میکنند.
پس جریان زایندهرود و احیای تالاب بینالمللی گاوخونی در کنترل ریزگردها اهمیت دارد؟
اگر تالاب بینالمللی گاوخونی و زایندهرود احیا شود تأثیر قابلتوجهی در کنترل ریزگردها خواهد داشت. باید توجه داشت که رودخانه زایندهرود کانال آبرسانی نیست. این رودخانه یک اکوسیستم است و موجودات زنده در آن قرار دارند، بنابراین باید تلاش کرد که حتی اندک آبی به طور دائمی در زایندهرود جریان یابد. از همه مهمتر باید برداشتهای بالادست را کنترل کنیم و پمپاژهایی که آب را به سمت کوه میبرد و باغ و نهال کاشته میشود که سطح قابل ملاحظهای دارد را باید متوقف و جریان آب را به رودخانه هدایت کنیم، البته هزینه آن باید به کشاورزان پرداخت شود تا اصفهان و فلات مرکزی ایران احیا شود.
پس امروز تنها راهکار جریان برای کنترل ریزگردها جریان زایندهرود است؟
امروز مصالح اصفهان، استانهای همجوار فلات مرکزی ایران ایجاب میکند که این آب جریان داشته باشد. وزارت نیرو باید با استان اصفهان توافق کند و با توجه به اینکه مقدار قابل ملاحظهای آب برای اراضی بالادست برداشت میشود، دولت باید هزینه آب را به کشاورزان بالادست پرداخت کند و تخمین زده میشود حدود ۴۰۰ میلیون مترمکعب آب برای احیای زایندهرود و تالاب بینالمللی گاوخونی کافی است و این سریعترین راه برای جریان دائمی رودخانه است.