خشکسالی، نمک بر زخم دریاچه ارومیه
تا همین یک سال قبل وضعیت دریاچه ارومیه تقریبا تثبیت شده بود و افق احیای آن رو به روشنی می رفت اما با کاهش بارشها، امید نجات این پهنه آبی در حال رنگ باختن است.
به گزارش خبرگزاری صداوسیما؛ مرکز آذربایجان شرقی، تا چشم کار می کند، آب نیست . با خش خش آزار دهنده شکستن لایه های نازک نمک در زیر پایم، به سمت کشتی زنگ زده ای می روم که سالها است به گل نشسته.
اینجا نامش بندر شرفخانه است. البته تنها روی تابلوهایی که کنار جاده ما را به سمت ساحل هدایت کرده اند. اما دریاچه ای پیدا نیست.
روی اسکله ای که سکوت بر آن سایه انداخته قدم می زنم . صدای پوسیدگی چوب ها خبر از فرسودگی پایه ها می دهد. قدم ها را آرام تر می کنم تا به سرنوشت دریاچه ارومیه بیندیشم …
دریاچه ای که کوچک می شود
دریاچه ارومیه به عنوان بزرگترین دریاچه داخلی ایران و از مهمترین و با ارزشترین اکوسیستمهای آبی جهان به شمار میآید. حوضه آبریز دریاچه ارومیه واقع در شمال غرب ایران با مساحت ۵۱ هزار و ۸۷۶ کیلومتر مربع یکی از ۶ حوضه آبریز اصلی کشور است. این حوضه بین استانهای آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی و کردستان قرار دارد.
اواسط دهه ۸۰ بود که زمزمه هایی از خشک شدن دریاچه ارومیه به عنوان بزرگترین دریاچه شور جهان به گوش رسید. بدترین بخش این خبر این بود که اگر این دریاچه خشک شود توفانهای گرد و غبار امان اهالی همجوار و حتی پایتخت نشینان را خواهد برید و بیش از ۱۰ میلیون نفر آواره می شدند.
اما ماجرا جدی گرفته نشد. شاید هم دیرتر از آن بود که بتوان جلوی بحران را گرفت. هر چه که بود، پیش بینی ها به واقعیتی تلخ تبدیل شد.
روزی روزگاری، بندری
شرفخانه نام بندری در شهرستان شبستر است. بندرگاهی که با هتل بزرگ و اسکله های تاریخی ، روزگاری به قول اهالی بروبیایی داشت.
اما حال آنچه می بینیم نه آبی دریا بلکه افقی گسترده از خاک شور است. سکوتی عجیب بر محیط حکمفرما است و با دیدن لاشه پوسیده پرنده ای بر بستر دریاچه، غم نیز بر سکوت افزوده می شود.
احمدی، عکاس و خبرنگار قدیمی منطقه با چند عکس خاطره انگیز به استقبال ما آمده و می گوید : نمی خواهیم به دیدن این وضعیت عادت کنیم. هنوز هم امیدواریم مثل همین عکسها روزگاری حال بندر، خوش شود.
تصویر مسابقات شنا، شبهای چراغانی هتل، انبوه مردم در صف قایقهای تفریحی، گل مالی و لجن درمانی سالمندان در ساحل شرفخانه، کشتی های پر از مسافر به قدری دل انگیز است که انگار صدایش در گوش آدم می پیچد و خاطره ها زنده می شود.
او می گوید: سال ۷۴ بود که پس روی دریاچه شروع شد و رفته رفته آب از ساحل فاصله گرفت. تقریبا ۱۰ سال بعد دیگر رمقی در بندر نمانده بود که میزبان گردشگران شود. کم کم تعداد مسافران به چند ۱۰ نفر از استان خودمان آن هم در روزهای آخر هفته رسید . اهالی هم از رکود خسته شدند و سراغ شغلهای دیگری رفتند. خیلی ها مهاجرت کردند و از بندر تنها نامش ماند.
دریا خالی از آب و ساحل خالی از مسافر
رحمانلو در شهرستان عجب شیر روزگاری برای خود شهرتی جهانی داشت.در دهه ۷۰ پای گردشگران داخلی و خارجی حتی در فصول سرد سال از آن کوتاه نمی شد.
آذربیگ، دهیار رحمانلو می گوید: کشتی ها اینجا پهلو می گرفتند و هیاهوی مسافران، زندگی اهالی روستا را رونق می داد. ایام تعطیلات، پارکها و پلاژها، اماکن اقامتی و مغازه ها پر می شد از مسافران و هر کس قصد رفتن به آن سوی دریاچه را می کرد، رحمانلو میزبان اولش بود.
به اینجای حرفش که می رسد، سکوت می کند.درست مثل ساحلی که کنارش ایستاده ایم.بهتر است بگویم.ساحلی که بود.
سرمایه ای که از دست رفت
روحی یکی از سرمایه گذاران حوزه گردشگری کشور ، با تلاش فراوان در دهه ۷۰ منطقه نمونه گردشگری رحمانلو را به تصویب هیات وزیران رسانده بود.
تاسیسات و زیرساختهای بسیاری در منطقه ایجاد کرده که سالهاا ست خاک می خورد و خاک می شود. انگار نه انگار که روزی کشتی هایشان پر از مسافر بود.
با او در کنار یکی از بخشهای اصلی طرح گردشگری اش گفتگو می کنم. می گوید: اگر این زیرساختها را امروز بخواهید ایجاد کنید حتی ۱۰۰ میلیارد تومان هم کافی نیست. با پسروی سریع دریاچه، سرمایه ما هم بر باد رفت.
اهالی با دست خالی
دیگر جز نمکزاری که گاه و بیگاه گردهای شور و تلخ از آن برمی خیزد، چیزی دیده نمی شود.
یکی از روستائیان می گوید: چند صد هکتار اراضی کشاورزی اهالی در مجاورت همین ساحل، با شور شدن آب چاهها به بیابان تبدیل شده است. کارشناسان جهاد کشاورزی گفتند به جای محصولات قبلی پسته بکارید. اما آن هم جواب نمی دهد.
به بوته های نحیف پسته در زمین او نگاه می کنم.شوری آب به قدری است که رد آن روی خاک ، ضخامتی چند میلیمتری پیدا کرده است.
این روستایی توضیح می دهد: با آب آشامیدنی سعی می کنیم بوته ها را پرورش دهیم بلکه بعدها به آب شور عادت کنند اما گرد نمک بر روی بوته ها و خاک می نشیند و امان نمی دهد.
آن طور که دهیار می گوید نیمی از اهالی رحمانلو در طول دو دهه گذشته مهاجرت کرده اند و آنها که مانده اند، مجبور هستند به مشاغل کم درآمد بسنده کنند. چون نه دامداری جواب می دهد و نه باغها، آبی برای تولید دارند.
آذربیگ می گوید: مگر با آب تانکر چقدر می شود محصول داشت؟
سلامت، زیر سایه سنگین بحران دریاچه
مسئول خانه بهداشت رحمانلو همراه فرزندان خود و چند نوجوان دیگر روستا به ما ملحق می شوند. بازی بچه ها در بستر بی آب دریاچه، تلخی عجیبی برای ما دارد. پیش خودم فکر می کنم این نسل آیا خواهد توانست آنچه از روزگار خوش دریاچه ارومیه در خاطرات ما هست را تجربه کند؟
از او در خصوص تاثیرات خشکی این بخش از دریاچه بر زندگی مردم سوال می کنم.
می گوید: تاثیرات اقتصادی را که می دانید. اما در بخش سلامت هم مشکلات زیادی ایجاد کرده است. از بیماریهای تنفسی و فشارخون گرفته تا خشکی چشم و خارش پوست.تمام این گرد و خاک نمکی با یک باد ملایم به سمت روستا می آید و بر روی محصولات، درختان و لوازم منزل می نشیند.ما هر روز در چنین محیطی نفس می کشیم.
چرا دریاچه ارومیه با بحران درگیر شد؟
طی دهه های گذشته افزایش روز افزون سطح زیر کشت آبی، کاشت محصولات آب بر، احداث نزدیک به ۷۰ سد در حوضه آبریز دریاچه، حفر چاههای مجاز و غیرمجاز (بیش از ۸۸ هزار حلقه بر اساس آمار ۱۳۹۰) ، توسعهٔ صنایع، افزایش جمعیت و مشترکان آب شرب تاثیرات مخربی بر اکوسیستم دریاچه داشته است. به این مجموعه باید تغییر اقلیم و کاهش بارندگی را نیز افزود.
ستادی برای احیا
اگر چه از اواخر دهه ۸۰ تلاشهایی برای مطالعه و اجرای طرحهای نجات دریاچه می شد اما با ورود دولت یازدهم و آغاز به کار ستاد احیای دریاچه ارومیه در سال ۹۳ نور امیدی در دل اهالی منطقه و دوستداران محیط زیست و گردشگری روشن شد.
مقرر شد که کار در سه مرحله پیش رود، مرحله اول شامل دوره تثبیت، احیا و دوره احیای نهایی انجام شود، دوره تثبیت دریاچه ارومیه سه سال اول بود و سپس به مرحله احیا رسید.
کلانتری دبیر این ستاد می گوید: قبلا تراز این حوضه آبی سالانه به طور متوسط ۴۰ سانتیمتر کاهش می یافت .اما در سایه اقدامات دولت یازدهم، روند خشک شدن آن متوقف شد.
وی ادامه می دهد: هرچند تراز یک هزار و ۲۷۴ متر به عنوان ارتفاع اکولوژیک دریاچه ارومیه اعلام شده اما این دریاچه در تراز یکهزار و ۲۷۲ متر هم شرایط مطلوب خواهد داشت و بیش از ۹۵ درصد کانونهای ریزگرد آن رفع خواهد شد.
بررسی عملکرد ستاد
مدیر دفتربرنامه ریزی وتلفیق ستاد احیای دریاچه ارومیه می گوید: اعتباراتی که برای اجرای پروژه های احیای دریاچه ارومیه هزینه شده است، به قیمت جاری بیش از ۱۵ هزار میلیارد تومان بود و از این به بعد، ضرورتها از سختافزاری به نرمافزاری تغییر پیدا می کند.
تجریشی ادامه می دهد: بعد از کاهش مصرف آب کشاورزی در پایاب سدهای ملی در حال بهره برداری به میزان ۴۰ درصد طی شش سال و تداوم آن در دو سال اخیر، برنامه جامع افزایش بهرهوری مصرف آب بخش کشاورزی در حوضه آبریز دریاچه ارومیه که “بهکاشت” نامیده میشود، طی پنج سال آینده یعنی تا زمان بازگشت دوباره دریاچه به تراز اکولوژیک، منجر به کاهش ۵۰۰ میلیون متر مکعب مصرف آب در بخش کشاورزی و افزایش تولیدات و درآمد کشاورزان منطقه می شود.
آب رسانی به دریاچه
با معاون حفاظت و بهره برداری شرکت آب منطقه ای آذربایجان شرقی راهی مراغه می شویم. جایی که لایروبی رودخانه مردق چای انجام می شود.
جلیل زاده می گوید: از سال ۹۴ تاکنون ۲۱۰ کیلومتر لایروبی مسیرهای منتهی به دریاچه ارومیه انجام شده است تا روان آب و سیلابهای تشکیل شده در حوزه دریاچه ارومیه به سهولت به بطن دریاچه متقل شود و در دشتها پراکنده نشود.
او ادامه می دهد: ساماندهی برداشت آب از منابع زیرزمینی و رودخانه ها ، اصلاح شبکه زهکشی زرینه رود، صوفی چای و قلعه چای از مهمترین موارد اعمال تغییرات برای رساندن آبها به دریاچه بوده است.
کشاورزی در مسیر بهینه سازی مصرف آب
جلیل زاده می گوید: با کاهش سالانه ۸ درصد مصرف آب در حوزه کشاورزی و در تمامی شبکه های آبرسانی و پایاب ها، هم اکنون سهمیه این بخش ۴۰ درصد نسبت به سال آغاز (سال ۹۴) طرحهای احیا کمتر شده است.
به موازات این کاهش، توسعه روشهای نوین آبیاری و کشت محصولات کم آب بر اتفاق افتاده است.
به گفته وی احداث سازه های مدرن نه تنها برداشتها را درطول فصل زراعی مدیریت می کند بلکه در فصول غیرزراعی هم حجم برداشت را صفر می کند.
همراه مدیر آب و خاک جهاد کشاورزی آذربایجان شرقی، سفری به شهرستان بناب داریم. یکی از مناطق اصلی در حاشیه شرقی دریاچه ارومیه.
یوسفی می گوید: اجرای آبیاری تحت فشار در ۴۶ هزار و ۸۰۰ هکتار با استفاده از منابع ملی ، اجرای شبکه های فرعی به صورت ثقلی و تحت فشار در ۱۶ هزار هکتار از پایاب سدهای تبریز ، مراغه و ملکان ، احیا و مرمت یک هزار و ۱۰۰ رشته از قنوات حوضه آبریز دریاچه ارومیه و ۵۲۴ کیلومتر لوله گذاری برای افزایش بهره وری آب کشاورزی از مهمترین اقدامات جهاد کشاورزی آذربایجان شرقی برای تحقق طرحهای احیا است.
او به کانالهای انتقال آب اشاره می کند که قادر است بهره وری آب را از ۳۰ درصد به ۶۰ درصد ارتقا دهد.
یکی از کشاورزان این گفته را برای ما روشن تر می کند.
او می گوید: تا قبل از سال ۹۴ ما به صورت سنتی و از طرق انهار اقدام به انتقال آب به اراضی می کردیم. دیواره نهرها از شن و ماسه بود و به یک بارندگی از بین می رفت و آب به هر طرف روان می شد.
با بتنی کردن کانالها نه تنها انتقال آب بدون هیچ اتلافی انجام می شود بلکه مدیریت آبیاری هم آسان شده و در عرض چند ساعت به پایان می رسد.
طرحهای انتقال آب و پساب
مدیر دفتربرنامه ریزی و تلفیق ستاد احیای دریاچه ارومیه در مورد پروژه انتقال آب از سد کانی سیب به دریاچه ارومیه می گوید: از طریق این طرح بزرگ، سالانه بیش از ۶۰۰ میلیون متر مکعب آب به دریاچه ارومیه منتقل میشود.
تجریشی ادامه می دهد: تونل انتقال آب که حفاری آن در سال ۹۴ آغاز شده، از منطقه آبرفتی و خطرآفرین در حال عبور است و با ۹۸.۲ درصد پیشرفت، از ۳۵ هزار و ۶۰۰ متر طول تونل حدود ۶۰۰ متر باقی مانده است.
معاون حفاظت و بهره برداری شرکت آب منطقه ای آذربایجان شرقی هم می گوید: یکی از اهداف اجرای مدول دوم تصفیه خانه فاضلاب شهر تبریز که از ۵ سال قبل آغاز شده، تغذیه دریاچه است.
این طرح به همراه خط انتقال پساب با ظرفیت سالانه ۱۲۱ میلیون متر مکعب که پساب تصفیه شده را به دریاچه منتقل می کند نیازمند ۶۰ میلیارد تومان برای تکمیل ۱۰ کیلومتر باقی مانده است.
جلیل زاده ادامه می دهد : تصفیه خانه شهرستان عجب شیر هم چنین ماموریتی دارد و با تخصیص ۸ میلیارد اعتبار می تواند به سرانجام برسد.
از زاب به دریاچه
تجریشی می گوید: تا پایان سال ۹۹ دولت برای طرح بزرگ انتقال آب از رودخانه زاب به دریاچه ارومیه بیش از ۱۲۰۰ میلیارد تومان هزینه کرده است که اگر با هزینههای امروز محاسبه شود به بیش از ۸ هزار میلیارد تومان خواهد رسید و تاکنون نزدیک به ۹۰ درصد پیشرفت داشته است . با راه اندازی آن سالانه ۶۵۰ میلیون متر مکعب آب وارد دریاچه ارومیه می شود.
آب خیلی کم است
رهاسازی بخشی از حجم مخازن سدها به سمت دریاچه ارومیه یکی از مهمترین طرحهای احیای دریاچه است.
اقدامی که کم و بیش در حال اجرا بود اما از سال گذشته تقریبا متوقف شده است.
جلیل زاده می گوید: کاهش بارندگی ها به شدت محسوس است و در سال آبی کذشته ذخیره سدها به نصف کاهش یافته و روان آبها نیز به همین اندازه کمتر شده است.
با این حال رهاسازی ۱۰ میلیون مترمکعب آب از سد قلعه چای در فروردین ماه سال ۱۴۰۰ و قبل از شروع فصل زراعی یکی از تعهدات ما بود که به انجام رسید.
راهی دراز از اختصاص تا تخصیص
اینکه چه میزان اعتبار به طرحهای ستاد احیا از منابع ملی اختصاص یافته تنها یک روی سکه است، روی دیگر سکه اعتبارات جذب شده است . همه اعتبارات مصوب برای نجات دریاچه ارومیه طی سال ۱۳۹۳ تا ۱۳۹۸ برابر با ۷۹ هزار و ۷۳ میلیارد ریال بوده که از این میزان مجموعاً ۴۱ هزار و ۴۱۲ میلیارد ریال ( ۵۲ درصد) تخصیص و پرداخت شده است.
جلیل زاده اظهار می کند: به طور متوسط ۳۰ الی ۴۰ درصد منابع مالی مصوب شده برای اجرای طرحها در اختیار آب منطقه ای قرار گرفته و در چند مورد با هماهنگی مدیریت استانی از منابع محلی استفاده کرده ایم بلکه طرح به سرانجامی برسد و مشمول مرور زمان نشود.
ستادی که رفت!
بدون هیچ خبری که در رسانه ها منتشر شود، ستاد احیای دریاچه ارومیه منحل شد.
این را وقتی متوجه شدم که با استانداری آذربایجان شرقی تماس گرفتم تا آخرین وضعیت طرحهای ستاد احیا را جویا شوم.
گفتند نمایندگی ستاد تنها در آذربایجان غربی مستقر شده اما پیگیریهایم به این نتیجه رسید که ستاد با پایان دولت دوازدهم غیرفعال شده است.
رئیس سازمان جهاد کشاورزی آذربایجان شرقی در این رابطه می گوید: ستاد احیای دریاچه ارومیه به خودی خود تعطیل شد و عملا از سال ۹۸ ریالی اعتبار به ما داده نشده است.
فتحی توضیح می دهد: طرحها حدود ۱۵ میلیارد تومان بدهی به ما تحمیل کرده و نمیتوانیم شبکههای متعهد شده در این ستاد را اجرا و اراضی را تحت کشت ببریم.
احیایی به ارتفاع ۶۱ سانتی متر
احیای دریاچه یعنی رسیدن به تراز اکولوژیک .اما منظور از تراز اکولوژیک ، تراز ۱۲۷۴.۱ متر است که بر اساس آن دریاچه سطحی معادل ۴۳۴۸ کیلومتر مربع، حجمی معادل ۱۴.۵ میلیارد متر مکعب و با ۲۵ درصد غلظت نمک در دریاچه، آرتمیا زندگی دوباره خواهد داشت.
در سال ۹۴ که عملیات اجرایی طرح احیای دریاچه کلید زده شد، تراز دریاچه ارومیه ۱۲۷۰.۰۴ بود و امروز به ۱۲۷۰.۶۵ رسیده است. یعنی ارتفاع آب ۶۱ سانتی متر افزایش یافته است.
جلیل زاده شرح میدهد: با در نظر گرفتن کاهش شدید بارشها به ویژه در طول سه سال گذشته همین که ارتفاع آب کاهش نیافته نشان از موفقیت طرحها است. در سال ۹۹ مساحت دریاچه نسبت به سال ۹۳ بیش از ۵۰ درصد افزایش یافته است.
او توضیح می دهد: امسال ذخیره مخازن سدهای استان حداقل ۵۰ درصد کاهش یافته است. تنش آبی ، تبریز و چند شهر دیگر استان را در تابستان درگیر کرده بود و بسیاری از شبکه های آبرسانی، حجمی برای توزیع نداشتند و وضعیت تولید و مصرف آب از سر به سر هم رد شده بود. با این حال تلاش شبانه روزی اکیپهای آب منطقه ای و آبفا باعث شد از این بحران عبور کنیم. اما برای تزریق آب به دریاچه آبی نماند.
فقط بارشها باعث افزایش سطح آب دریاچه نشده است
مدیر دفتر منطقهای ستاد سابق احیای دریاچه ارومیه با انتقاد از برخی ادعاها مبنی براینکه فقط بارشها باعث افزایش سطح آب دریاچه شده است، میگوید: در سال آبی ۹۸- ۹۷ که ۴۴۸ میلی متر متوسط بارندگی در حوضه آبریز دریاچه ارومیه بود، ارتفاع سطح آب دریاچه بیش از یک متر افزایش داشت. اما در سال آبی ۸۶ــ۸۵ که بیش از ۴۱۴ میلیمتر بارش داشتیم تراز دریاچه ۱۵ سانتیمتر کاهش داشت.
ساعی خاطرنشان می کن : اختلاف چندانی در میزان بارش نداریم ولی افزایش و کاهش تراز آبی دریاچه نشان از اقدامات اثربخش در این حوضه آبی برای احیای دریاچه ارومیه است. اگر فعالیتهای ستاد احیای دریاچه نبود، با روند موجود دریاچه تا سال ۹۵ خشک شده بود.
دریاچه ارومیه سرمایه ملی است
حالا نوبت به دولت سیزدهم رسیده است تا آستینها را برای دریاچه بالا بزند و نخستین جلسه کارگروه نجات دریاچه ارومیه در این دوره، شامگاه ۲۴ مهرماه ۱۴۰۰ تشکیل شده است.
معاون اول رئیس جمهور میگوید: احیای دریاچه ارومیه علاوه بر موضوع محیط زیست، به سلامت و معیشت مردم و اعتبار و حیثیت نظام جمهوری اسلامی ایران مرتبط است و بنابراین احیای دریاچه ارومیه تنها دغدغه مردم استانهای حوزه این دریاچه نبوده بلکه خواست عمومی ملت ایران است.
مخبر تاکید کرده است: دستگاههای اجرایی موظف هستند به انجام تعهدات خود درخصوص احیای دریاچه ارومیه به طور کامل عمل نمایند.
وی از تکمیل تونل انتقال آب زاب به دریاچه تا پایان بهمن ماه ۱۴۰۰ نیز خبر داده است.
دعای باران باید کرد
در طول این سالها برخی کارشناسان چنین گفته اند که تنها قسمتهایی از شمال و در بهترین حالت ۴۰ درصد کل دریاچه را میتوان حفظ کرد. اما گروهی دیگر از صاحب نظران اذعان داشتند که حیات دریاچه نه به حالت ایده آل گذشته اما تا حد زیادی قابلیت بازگشت دارد.
حالا تقریبا اغلب کارشناسان به این نتیجه رسیده اند که در کنار تمامی طرحهای کامل یا ناقص ستاد احیا، عامل اصلی خشک نشدن دریاچه، بارندگی است که البته طی سالهای اخیر به دلیل تغییرات اقلیمی کاهش داشته است.
کنار مردق چای مراغه به تماشای عملیات لایروبی ایستاده ام.وضعیت رودخانه تعریفی ندارد. به وسعت بسترش، خالی از آب است و تنها باریکه ای در جهت شیب روان شده که شاید چند صد متر بیشتر جلوتر نرود چه برسد به دریاچه برسد.
رودهایی که خود تشنه اند چگونه دریاچه را سیراب خواهند کرد؟
قفل این بحران را تنها باران الهی باز می کند. رو به آسمان باید کرد. بلکه ببارد …