استانهای شمالی؛ گرفتار خشکسالی
هماکنون کل کشور در تنش آبی و خطر خشکسالی قرار دارد و نقطهای در کشور نیست که از خطر خشکسالی به دور باشد. شمالیترین تا جنوبیترین نقطه در همین شرایط قرار دارد.
سالهاست چراغ خطر خشکسالی در استانهای خشک و نیمهخشک کشور روشن شده و هر روز بر دامنه این خطر قریبالوقوع افزوده میشود، اما این همه خطر نیست. آمارها نشان میدهد که خطر خشکسالی برای استانهای سبز و پربارش شمالی نیز وجود دارد.
مرکز ملی خشکسالی و مدیریت بحران دیروز در اینباره رسما اعلام کرد که بارندگیها در استانهای گیلان و مازندران تا ۲۵درصد کمتر از سال گذشته بوده است. احد وظیفه، رییس این مرکز گفت: در سالهای اخیر خطر خشکسالی برای همه کشور با شدت و ضعف وجود داشته و این فقط مشکل استانهای جنوبی نیست.
کمبارشی در کل کشور حاکم است، بهطور مثال آذربایجان تا ۲۵درصد کمبود بارش داشته، اما همین کمبود بارش در کرمانشاه ۵۲درصد و در چهارمحال ۳۵درصد بوده است.
بنابراین خشکسالی در تمام کشور دیده میشود، اما این موضوع هم به پتانسیل آن منطقه ربط دارد که حتی در نوار شمالی کشور هم امسال بارندگیها کم بوده است، در گیلان و مازندران تا ۲۵درصد بارندگیها کمتر از پارسال بوده است، اما در خوزستان کاهش بارندگی بیشتر و نزدیک به ۵۰درصد است.
بهگفته وظیفه، کاهش بارندگی بر کشاورزی، آب شرب و مسائل دیگر اثر میگذارد، بنابراین داشتن سد در برخی مناطق تأثیرگذار است، بهطور مثال در گلستان خیلی سد بزرگ نداریم و وقتی به کمبود بارش بر میخوریم، در شهری مثل گرگان با کمبود آب شرب مواجه میشویم.
وی ادامه داد: توجه کنید که فقط آب باعث تغییر اکوسیستم منطقه شمالی کشور نمیشود، تغییراتی که انسان ایجاد میکند هم بسیار تأثیرگذار است، مثل جنگلزدایی، شستن خاک باارزش و… که در بیابانی و خشکسالی منطقه اثر دارد، اما در طول این سالها بهدلیل تغییرات اقلیمی که اتفاق افتاده، ما با افزایش دما مواجه بودیم که همین موضوع بر تبخیرها اثر گذاشته است.
وسعت تنش آبی
هماکنون کل کشور در تنش آبی و خطر خشکسالی قرار دارد و نقطهای در کشور نیست که از خطر خشکسالی به دور باشد. شمالیترین تا جنوبیترین نقطه در همین شرایط قرار دارد، برخی مناطق مثل سیستان و بلوچستان، کرمان و هرمزگان بارندگی کاهش جدی داشته و حدود ۷۰ تا ۹۰درصد بارندگیها کمتر از حد نرمال بوده است.
البته اکوسیستم کشور در هر منطقه متفاوت است، بهطور مثال در سیستان و بلوچستان بهطور متوسط ما سالانه ۱۳۰میلیمتر بارندگی داریم و در کرمان حدود ۱۰۰میلیمتر بارندگی درحالیکه در گیلان نزدیک به ۱۰۰۰میلیمتر بارندگی داریم. هر اقلیمی براساس میزان بارش نرمال خودش، نیاز آبی دارد، اگر در یزد همان ۱۰۰میلیمتر در سال بارش باشد، شرایط نرمال بهوجود میآید، همه میدانیم که آنجا یک منطقه کویری است و اگر ما تغییراتی ایجاد کنیم بهطور مثال کارخانجات صنعتی آببر آنجا تاسیس کنیم یا محصولات باغی پرورش دهیم به خشک شدن و خشکسالی منطقه به شکل تدریجی کمک میکنیم.
اگر بارندگیهای پاییزی کمتر از حد معمول شروع شود، دوره خشک ما طولانیتر میشود و اگر طولانیتر شد در واقع آبرسانی سختتر خواهد شد.
تهران و کرج خشک میشوند
شهرهای تهران، کرج، ورامین و اطراف کاملا خشک شده و اهالی این شهرها برای بقا ناچار به مهاجرت میشوند. پرویز کردوانی، پدرکویرشناسی ایران در مورد علت اصلی شرایط فعلی کشور گفت: تغییر اقلیم یا گرمشدن کره زمین به هر حال اتفاق میافتد، اگر در نقطهای بارندگی شود در نقطه دیگر بارندگی کمتر میشود یا اگر در نقطهای هوا سرد شود در نقطه دیگر هوا گرم خواهد شد. بهگفته وی، کمآبی مشکل جدیدی نیست و از گذشته گریبانگیر کشور ما بوده است، قبل از اصلاحات ارضی زمینهای بایر زیادی در ایران وجود داشت و بهعلت نبود آب و روند طولانی پر شدن قناتها اقدامی برای کشاورزی در همه مناطق کشور نشد.
مثلا در یک منطقه آب قنات برای کشاورزی و شرب توسط بزرگان روستا تقسیم و مدیریت میشد یا در روستاهای بالادست از آب رودخانهها برای مصرف روستاهای پاییندست کمتر استفاده میشد، هرمنطقه براساس آب موجود اقدام به کشاورزی میکرد مثلا در رفسنجان پسته را هر ۸۰روز یکبار آبیاری میکردند.
کردوانی درباره جزئیات خشکسالی پیشرو گفت: دو نوع خشکسالی وجود دارد. نوع اول خشکسالی بارندگی و نوع دوم خشکسالی کمآبی است. میزان آب هر کشور بستگی به میزان بارش آن کشور دارد که کشور ایران از نظر بارش و آب کشوری فقیر است.
با پیشرفت علم اقدام به ساخت سد و انتقال آب کردند، اما در ایران مدیریتی برای سد وجود ندارد، باید هر ساله دریچههای پایینی سدها را باز کنند تا گل و لایها تخلیه شوند، در زمان قدیم حوضهایی در خانهها وجود داشت که هر ساله تمیز و بهاصطلاح شستوشوی هیدرولیک میشدند، برای مثال سد کرج ظاهری پرآب دارد، اما در کف سد به عمق ۱۰متر گل و لای وجود دارد، در زمان قدیم سدهای ما کفهای خاکی داشتند و توان نگهداشتن آب را در خود نداشتند، یعنی پس از گذشت مدتی آب سد فروکش میکرد.