اثرات آلودگی زیست محیطی بر شاخص توسعه انسانی
امروزه بهرهبرداری از منابع طبیعی و مصرف انرژی یکی از عوامل اصلی و ضروری توسعه اقتصادی در هر کشور تلقی میشود و رشد روز افزون جمعیت، وابستگی به انرژی و به تبع آن رشد مصرف انرژی به ویژه انرژیهای فسیلی و همچنین استفاده بیش از حد از منابع طبیعی در راستای توسعه دائمی اقتصاد جهانی، خسارتهای جبران ناپذیری به محیط زیست وارد کرده و کیفیت زندگی را برای نسلهای آتی کاهش خواهد داد.
بنا بر این پژوهش، از آنجایی که تلاش هر کشور و جامعهای، دستیابی به رفاه و آسایش بیشتر و جبران عقب ماندگی و به عبارتی زندگی بهتر و برتر است. مسلما رسیدن به چنین اهدافی، نیازمند توسعهای پایدار است که در آن به تمامی ابعاد و جنبههای توسعه به طور همزمان توجه شده باشد، بدین ترتیب از میان ابعاد مختلف توسعه، بحث انسان و منابع انسانی جایگاه منحصر به فرد و بیبدیلی یافت است. محققان در پژوهشی با عنوان «بررسی مقایسهای اثر آلودگی زیست محیطی بر شاخص توسعه انسانی در کشورها با سطوح مختلف توسعه یافتگی» آوردهاند، بنابراین براساس این دیدگاه، هدف اصلی توسعه بهره رساندن به انسانها و بهبود کیفیت زندگی مردم و پرورش قابلیتهای انسان و گسترش امکانات است.
این پژوهش توسط مریم خوشنویس دکتری اقتصاد دانشگاه آزاد اسلامی تهران و جمشید پژویان عضو هیات علمی نیمه وقت دانشگاه آزاد اسلامی تهران انجام شده که نشان میدهد، برخورداری انسان از زندگی طولانی، سالم و اخلاقی در محیطی غنی و در جامعه مدنی دموکراتیک، هدف نهایی توسعه بوده و انسان هدف توسعه و در عین حال محور آن است. اما با وجود پیشرفت توسعه انسانی، تخریب روزافزون محیط زیست موجب محرومیت برخی خانوارها و جوامع میشود.
در شرایطی که درآمدهای بالاتر و فنآوریهای بهتر یکی از کلیدهای توسعه است، ولی کلید دیگر توسعه حفظ سلامت افراد جامعه است که میتواند از اثرات آنی و مستقیم آلایندهها و تهدیدهای غیرمستقیم و آهستهتری همچون انتشار دی اکسید کربن و آثار خارجی محیط زیستی، تاثیرپذیر و با وجود آنکه انتشار Co۲ طی دهههای اخیر با رشد درآمد ملی به عنوان یکی از محورهای شاخص توسعه انسانیHDI، پیوند نزدیکی داشته اما اثرات مخربی را بر سایر معیارهای کلیدی توسعه انسانی، همچون امید به زندگی، بر جای میگذارد، زیرا تخریب محیط زیست نه تنها منجر به افزایش نرخ مرگ و میر میشود بلکه امید به زندگی در کشورها را نیز کاهش میدهد.
کشورهای توسعه یافته باید برای سرمایهگذاری بیشتر حفاظت از محیط زیست تلاش کنند
بنابراین، در دنیای امروز، کشورهایی که درصدد افزایش سطح توسعه یافتگی خود هستند، باید در زمینه سرمایهگذاری بیشتر برای حفاظت از محیط زیست، سلامتی و ایمنی زندگی انسانی تلاش کنند زیرا رشد حاصل از مصرف سوخت فسیلی و تخریب محیط زیست، پیشنیاز زندگی بهتر از منظر کلیتر توسعه انسانی نیست. با افزایش درآمد و به تبع آن افزایش زیر ساختهای آموزشی، سطح شاخص توسعه انسانی افزایش مییابد اما آلودگی زیست محیطی نشات گرفته از رشد اقتصادی، جنبههای کمی و کیفی زندگی انسانها را تحت تأثیر قرار میدهد و به شدت بر امید به زندگی که معیاری در اندازهگیری وضعیت سلامت جامعه و یکی از اجزاء مهم شاخص توسعه انسانی است، اثر میگذارد.
پژوهشگران میگویند، بنابراین اگر همراه با توسعه اقتصادی، تغییری در ساختار اقتصاد جهانی صورت گیرد و همچنین فنآورهای پالایشگر، حفاظتگر و حافظ منابع، جانشین فنآوریهای آلوده کننده و منابع شوند، در آن صورت بدون آنکه جنبههای غیر مادی رفاه انسانی مورد تهدید قرار گیرد، رشد اقتصادی، پیوسته میتواند استانداردهای بالاتر زندگی مادی و رفاه انسانها که هدف اصلی توسعه است را تأمین نماید. بدین ترتیب میتوان گفت محیط زیست یکی از ارکان اصلی توسعه پایدار به شمار میآید و بدون داشتن محیط سالم امکان توسعه انسانی به مفهوم واقعی آن وجود ندارد.
بررسی این موضوع که آیا کیفیت محیط زیست بر شاخص توسعه انسانی تأثیرگذار است یا خیر، میتواند ابزار مناسبی برای پذیرش ملاک فعلی ارزیابی رفاه و کیفیت زندگی در کشورها یا اصلاح آن از طریق لحاظ شاخصهای مناسب زیست محیطی باشد. برخورداری از عمر طولانی و توام با سلامتی، به حرکت در مسیر توسعه پایدار یعنی حفظ محیط زیست نیز بستگی دارد. به گونهای که محیط زیست سالم میتواند بر سلامت افراد جامعه که یکی از ابعاد سنجش شاخص توسعه انسانی است اثرات مثبتی را بر جا گذارد.
در این راستا میتوان گفت که انتشار گازهای گلخانهای و افزایش آلودگی هوا در مسیر رشد میتواند به طور مستقیم منجر به ابتلا افراد جامعه به امراض مختلف ناشی از آلودگیها، بیماریهای قلبی، بیماریهای دستگاه تنفسی و … شود که این مسئله میتواند به افزایش نرخ مرگ و میر و در نهایت کاهش نرخ امید به زندگی منتهی شود. با توجه به اینکه امید به زندگی به عنوان معیاری برای سنجش سطح سلامت افراد جامعه از مؤلفههای سنجش شاخص توسعه انسانی است.
بنابراین اثرات مخرب آلودگی بر سلامت افراد جامعه عاملی بر کاهش امید به زندگی بوده که این کاهش امید به زندگی میتواند به طور مستقیم منجر به کاهش شاخص توسعه انسانی گردد و از طرف دیگر نیز کاهش کارایی افراد به دلیل بیماریهای ناشی از آلودگی انتشار گازهای گلخانهای منجر به کاهش ظرفیت تولیدی و بهرهوری انسان و نهایتا کاهش تولید ملی میگردد و بدین ترتیب کاهش سلامتی و کارایی ناشی از آلودگی با اثر گذاری منفی بر رشد اقتصادی از طرف دیگر نیز میتواند بر شاخص توسعه انسانی تأثیر منفی برجا گذارد.
از نگاهی دیگر ذکر این نکته حائز اهمیت است که کاهش سطح درآمد به واسطه خسارات زیست محیطی در کشورها علاوه بر اینکه به طور مستقیم به دلیل اثرگذاری منفی بر جز درآمدی، بر شاخص توسعه انسانی اثر کاهنده دارد، میتواند از طریق کاهش میزان سلامت افراد جامعه به دلیل پایین آمدن سطح درآمد و عدم مراقبتهای بهداشتی، درمانی و عدم پرداخت هزینههای درمانی به دلیل کمبود درآمد، میزان امید به زندگی را کاهش داده و بر این شاخص اثر منفی بر جا گذارد.
محققان میگویند، در بررسی اثر غیر مستقیم آلودگی محیط زیست بر شاخص توسعه انسانی، با توجه به سهم امید به زندگی در سنجش این شاخص، اثر آلودگی محیط زیست بر امید به زندگی مورد بررسی قرار گرفت که نتایج بیانگر آن است که هر چه درجه توسعه یافتگی کشورها کاهش مییابد، اثر منفی دی اکسیدکربن بر امید به زندگی بیشتر میشود و امید به زندگی با افزایش آلودگی بیشتر کاهش مییابد.
کشورهای توسعه یافته به دلیل مالیاتهای زیست محیطی به سمت کالاهای پاک حرکت کردهاند
علت این امر را میتوان اینگونه بیان کرد که کشورهای توسعه یافته به دلیل مالیاتهای زیست محیطی و قوانین و مقررات حفاظت از محیط زیست، به سمت تولید کالاهای پاک حرکت کرده یا حداقل، تکنولوژی خود را تغییر دادهاند تا کمتر محیط زیست را آلوده نمایند. به این ترتیب این کشورها سعی میکنند کالاهایی که تولیدشان آلودگی زیادی به همراه دارد را از طریق واردات تأمین نمایند. بنابراین صنایع آلوده کننده با تکنولوژی پایین خود را به کشورهای در حال توسعه انتقال میدهند که این امر سطح سلامت افراد جامعه و میزان امید به زندگی که از عوامل مؤثر بر شاخص توسعه انسانی است را افزایش میدهد.
در کشورهای کمتر توسعه یافته یا با توسعه پایین به دلیل کمبود امکانات بهداشتی و پوشش درمانی و پزشکی، با افزایش آلودگی، میزان سلامت جامعه کم میشود و بدین ترتیب امید به زندگی که شاخص سنجش سلامت جامعه است، کاهش مییابد و به دلیل اثرگذاری امید به زندگی بر شاخص توسعه انسانی، کاهش امید به زندگی، میزان این شاخص را کاهش میدهد. بدین ترتیب میتوان گفت که هر چه درجه توسعه یافتگی کشورها کمتر باشد با افزایش آلودگی محیط زیست، شاخص توسعه انسانی به طور غیرمستقیم به واسطه کاهش بیشتر امید به زندگی، به میزان بیشتری کاهش مییابد.
بر این اساس با توجه به نتایج به دست آمده از این مطالعه میتوان گفت به طور کلی اثر آلودگی محیط زیست بر شاخص توسعه انسانی دارای پیامد منفی و غیرقابل اغماض است و با کاهش سطح توسعه یافتگی، اثر منفی آلودگی بر شاخص توسعه انسانی بیشتر میشود. با توجه به نتایج به دست آمده پیشنهاد میشود که اگر برای محاسبه شاخص توسعه انسانی علاوه بر سه بعد درآمدی، بهداشتی و آموزشی، عامل آلودگی ناشی از توسعه انتشار گازهای گلخانهای نیز در نظر گرفته شده و وزنی نیز به آلودگی محیط زیست در راستای سنجش این شاخص داده شود، زیرا این عامل میتواند در مسیر توسعه اقتصادی کشورها بر سطح شاخص توسعه انسانی آنها مؤثر باشد.
لحاظ مؤلفه آلودگی محیط زیست در سنجش شاخص توسعه انسانی، میتواند کشورها را وادارد که در مسیر توسعه، توجه بیشتری به ملاحظات زیست محیطی و جلوگیری از انتشار گازهای گلخانهای معطوف نمایند، زیرا در غیر این صورت سطح توسعه یافتگی آنها با اثرگذاری عامل آلودگی کاهش مییابد. از طرف دیگر این امر میتواند به قرار گرفتن حفاظت از محیط زیست در سیستم برنامهریزی این کشورها در جایگاه مناسب خود منجر شود و توسعهای از نوع توسعه پایدار محقق گردد. بنابراین میتوان نتیجه گرفت توسعه پایدار زمانی محقق خواهد شد که تمام مؤلفههای آن از جمله محیط زیست، از بدو شروع برنامهها و سیاستها در فرآیند توسعه، در برنامهریزیهای توسعه کشور مدنظر قرار گیرند.