بحران آب یا ریسک یک زلزله بزرگ برای انتقال پایتخت از تهران؛ بهترین نقطه ایران برای پایتخت جدید کجاست؟
به گزارش خبرآنلاین، مسعود پزشکیان یکبار دیگر ایده انتقال پایتخت را مطرح کرده است، ایدهای که اگرچه از سالها قبل توسط دولتهای مختلف مطرح شده بود اما هیچوقت به نتیجه نرسید تا طرح انتقال پایتخت به دولت چهاردم برسد. رئیسجمهور معاون اول خود را مامور کرده تا طرح انتقال پایتخت را بررسی کند، حالا باید دید نتایج بررسیهای محمدرضا عارف چه خواهد شد، آیا رخت پایتختی از تن تهران برداشته میشود یا نه؟
انتقال پایتخت از تهران مخالفان و موافقان خود را دارد، اما جدا از همه نظرهای له یا علیه فرض بگیریم تصمیم دولت چهاردهم انتفال قطعی پایتخت است، در این صورت دو سوال مطرح میشود، محل پایتخت بعدی کجاست؟ و اینکه این انتقال چقدر هزینه دارد؟
دراینباره با مهدی زارع، زلزلهشناس و استاد پژوهشگاه بینالمللی زلزله گفتوگو کردیم، او قبل از پاسخ به دو پرسش بالا این مسئله را توضیح میدهد که اولویت انتقال پایتخت از تهران کمبود آب است یا خطر زلزله.
زارع میگوید: «آیا ایران باید پایتخت خود را به دلیل بحران آب تغییر دهد یا احتمال وقوع یک زلزله بزرگ؟ پاسخ به این پرسش شامل ارزیابی دو موضوع مهم و مبرم است که بر ثبات و پایداری کشور اثر میگذارد. هر دو عامل پیامدهای مهمی برای ایمنی، سلامت و دوام اقتصادی جمعیت در تهران است، که از سال ۱۷۹۶میلادی پایتخت ایران است.»
کمبود آب و سودای مهاجرت به تهران
او بیان میکند: «ایران چند سالی است که با بحران شدید آب مواجه است که با تغییرات اقلیمی، سوء مدیریت منابع آبی و برداشت بی رویه از آب های زیرزمینی تشدید شده است. کاهش بارندگی و افزایش دما منجر به شرایط خشکسالی در بسیاری از مناطق شده است. بر اساس گزارش های وزارت نیرو ایران، حدود ۹۷ درصد از منابع آبی ایران به صورت ناپایدار استفاده میشود. این وضعیت به چالشهای مهمی منجر شده است، رودخانهها و دریاچههای اصلی خشک یا کوچک شدهاند که بر کشاورزی و منابع آب آشامیدنی اثر گذاشته است، کمبود آب به اعتراض در شهرهای مختلف و آسیب به کشاورزی منجر شده که به شدت به دسترسی به آب متکی است و منجر به ناامنی غذایی و بیثباتی اقتصادی میشود. بحران جاری آب تهدیدی بلندمدت برای جمعیت تهران است. اگر وضعیت بدون مداخله موثر ادامه یابد منجر به مهاجرتهای گسترده به تهران شود که در آن کمبود آب غیرقابل کنترل میشود.»
زلزله یک تهدید فوری برای تهران
او میگوید: «تهران بر رو و در نزدیکی چندین گسل قرار دارد که خطرات قابل توجهی از نظر رخداد زلزله دارند. آسیب پذیری شهری بسیاری از زیرساختهای تهران به اندازه کافی برای تاب آوری در برابر زلزله بزرگ طراحی نشدهاند. ساختمانها ممکن است استانداردهای لرزهای مدرن را برآورده نکنند، که احتمال آسیبهای فاجعهبار را در یک رویداد زلزله شدید افزایش میدهد. برخی از برنامه های آمادگی در برابر سوانح به ویژه در سه دهه اخیر اجرا شدهاند، ولی با توجه به مقیاس سوانحی احتمالی، این طرحها کافی نیستند. خطر یک زمین لرزه بزرگ یک تهدید فوری است که منجر به تلفات جانی و تخریب گسترده میشود.»
بررسی اولیه نشان میدهد که محدودهای بین گلپایگان و خمین در حدفاصل استانهای اصفهان و مرکزی میتواند به عنوان محلی جدید برای احداث پایتخت جدید ایران مورد توجه قرار گیرد.
زارع بیان میکند: «تهدیدات فوری در مقابل تهدیدات بلندمدت قابل بررسیاند. خطر زلزله نشان دهنده یک تهدید فوری است که در صورت وقوع زلزله در عرض چند ثانیه یا چند دقیقه منجر به عواقب فاجعه بار میشود. در مقابل، بحران آب تدریجیتر است اما در طول زمان به همان اندازه شدید است. یک زمین لرزه بزرگ میلیونها نفر را فورا جابجا کند و باعث تلفات فوری میشود. با این حال، کمبود آب طولانی مدت منجر به کاهش تدریجی استانداردهای بهداشتی و کیفیت زندگی میشود. پرداختن به بحران آب ممکن است مستلزم راهبردهای بلندمدتی مانند بهبود راندمان آبیاری یا سرمایهگذاری در فناوری نمکزدایی باشد. کاهش ریسک زلزله اغلب مستلزم سرمایه گذاری قابل توجهی در ارتقاء زیرساختها و آموزش آمادگی اضطراری است. خطر فوری ناشی از زمین لرزههای احتمالی ممکن است به دلیل ماهیت غیرقابل پیشبینی و پتانسیل ویرانی سریع آنها، مبرمتر دیده شود.»
ویژگیهای پایتخت جدید
این زلزله شناس میگوید: «بررسی استراتژیهای مدیریت موثر برای هر دو موضوع در یک پایتخت بالقوه جدید ضروری است که شامل ارزیابی چالشهای فعلی و پیشنهاد راه حل های پایداری است که این ریسکها را کاهش میدهد و در عین حال ایمنی و رفاه مردم را تضمین میکند. مدیریت یکپارچه منابع آب به مدیریت کلنگر منابع آب کمک میکند. این رویکرد کل حوضه آبخیز را در نظر میگیرد. تصفیه فاضلاب و استفاده مجدد از آب تصفیه شده با توسعه تاسیسات پیشرفته تصفیه فاضلاب برای بازیافت آب برای مصارف کشاورزی یا صنعتی فشار بر منابع آب شیرین را کاهش میدهد. این عمل نه تنها باعث صرفه جویی در مصرف آب می شود، بلکه آلودگی را نیز کاهش می دهد.»
زارع بیان میکند: «در یک پایتخت جدید ایجاد زیرساختهای تابآور که شامل شبکههای توزیع کارآمد آب و نفت و گاز و برق برای به حداقل رساندن نشت و تلفات در مناطق شهری باشد، برای اطمینان از دسترسی مطمئن حیاتی خواهد بود. هنگام طراحی یک پایتخت جدید، گنجاندن تاب آوری لرزهای در برنامهریزی شهری ضروری است. اجرای قوانین پهنه بندی ساختوساز با تراکم بالا را در مناطق پرخطر محدود و ساختمانهای کممرتبه را که برای تاب آوری در برابر زلزله طراحی شدهاند سامان میدهند. اجرای قوانین سختگیرانه ساختمانی که تمام ساخت و سازهای جدید را ملزم به رعایت استانداردهای لرزه ای مدرن می کند بسیار مهم است. همچنین در پایتخت جدید توسعه طرح های جامع واکنش اضطراری که به طور خاص برای سناریوهای زلزله طراحی شده است، ساکنان را برای سوانحی احتمالی آماده می کند. این شامل مانورهای منظم، آموزش عمومی در مورد مسیرهای تخلیه، و ایجاد تیم های واکنش جامعه است. پیادهسازی سامانه های پیشرفته پایش لرزهای میتواند هشدارهای پیش هنگام زلزله را قبل از وقوع زلزله ارائه کند و به ساکنان این امکان را میدهد تا در صورت لزوم پناه گیری یا تخلیه کنند.»
در یک بازه ده ساله برای ساخت چنین شهری حدود ۱۵ میلیارد دلار هزینه (حدودا سالی ۱.۵ میلیارد دلار) خواهد داشت.
او ادامه میدهد: «مدیریت چالشهای دوگانه کمبود آب و خطر زلزله هنگام در نظر گرفتن پایتختی جدید برای ایران نیازمند رویکردی چندوجهی است که شیوههای پایدار را در بخشهای مختلف ادغام کند. با اجرای راهبردهای جامع مدیریت آب در کنار اقدامات قوی کاهش ریسک زلزله، پایتخت جدید میتواند محیط امنتر و انعطافپذیرتری را برای شهروندان خود ایجاد کند و در عین حال به مسائل حیاتی که در حال حاضر تهران با آن مواجه است، بپردازد. جستوجوی منطقهای ایدهآل در ایران برای جایگزینی بالقوه تهران بهعنوان پایتخت، مستلزم تحلیلی چندوجهی از عوامل زمین شناختی،جغرافیایی، محیط زیستی، اقتصادی و اجتماعی است. با توجه به چالشهایی که تهران با آن مواجه است – مانند آلودگی شدید هوا، کمبود آب و خطر زلزله – یافتن مکان مناسبتر نیازمند بررسی دقیق معیارهای مختلفی است که بر پایه توسعه پایدار شهری انجام شود.»
او میگوید: «یک پایتخت جدید باید به طور ایده آل حتی الامکان دور از گسل های اصلی فعال زمین ساختی باشد. برخی از مناطق مرکزی ایران در استانهای اصفهان مرکزی، همدان و کردستان چنین ویژگیهایی را دارند و در مقایسه با تهران کمتر مستعد فعالیت لرزه ای هستند. مکان جدید باید دارای توپوگرافی مطلوبی باشد برای احداث زیرساخت های شهری و مستعد سیلاب نباشد. علاوه بر این، آب و هوای معتدل میتواند زندگی را افزایش دهد. مناطق با دماهای ملایمتر و بارندگی مناسب ترجیح داده میشود. ضمنا نزدیکی به شبکههای حمل و نقل اصلی (بزرگراه، راه آهن) برای ارتباط با سایر مناطق ایران ضروری است. یک سایت در نزدیکی زیرساختهای موجود، جابجایی آسانتر افراد و کالاها را تسهیل میکند.»
شهری در نزدیکی آب
استاد پژوهشگاه بینالمللی زلزله میگوید: «با توجه به بحران آب در ایران، انتخاب منطقه ای با منابع آبی قابل اعتماد بسیار مهم است. مناطق نزدیک رودخانهها یا دریاچهها که دارای شیوه های مدیریت آب پایدار هستند می توانند پایه و اساس بهتری برای یک پایتخت جدید فراهم کنند. مکان جدید در حالت ایدهآل باید از کیفیت هوای بهتری نسبت به تهران برخوردار باشد که به دلیل ترافیک و فعالیتهای صنعتی از آلودگی قابل توجهی رنج میبرد. پایتخت جدید با تراکم جمعیت کمتر و عملیات صنعتی کمتر هوای پاکتری خواهد داشت. فضای سبز و تنوع زیستی در پایتخت جدید و به پایداری محیط زیست و بهبود کیفیت زندگی ساکنان کمک کند.»
او بیان میکند: «منطقه باید قابلیت توسعه زیرساختها (مسکن، مدارس، بیمارستان ها) لازم برای جمعیت رو به رشد را داشته باشد و در عین حال اطمینان حاصل شود که چنین رشدی منجر به تخریب محیط زیست نمیشود. جابجایی پایتخت میتواند با تشویق مهاجرت به مناطق کمجمعیت، به حل مسائل مربوط به تراکم جمعیت در تهران کمک کند و در نتیجه توسعه منطقهای متوازن را در سراسر ایران ارتقا دهد.»
نیازهای نسل آینده در پایتخت احتمالی جدید
شناسایی یک منطقه ایدهآل در ایران به عنوان جایگزینی بالقوه برای تهران به عنوان پایتخت، مستلزم ارزیابی عوامل متعددی است از جمله ایمنی نسبی در برابر زلزله، پایداری محیطی با توجه به منابع آب و کیفیت هوا، پایداری اقتصادی از طریق پتانسیل زیرساختی و جذب سرمایه گذاری و همچنین ملاحظات اجتماعی مرتبط با میراث فرهنگی و مشارکت جامعه. هر مکان پیشنهادی باید بر اساس این معیارها مورد ارزیابی کامل قرار گیرد تا اطمینان حاصل شود که نیازهای نسلهای آینده را برآورده میکند و در عین حال چالشهای کنونی تهران را برطرف میکند.
بهترین نقطه برای پایتخت جدید
زارع به خبرآنلاین میگوید: «بررسی اولیه نشان میدهد که محدودهای بین گلپایگان و خمین در حدفاصل استانهای اصفهان و مرکزی میتواند به عنوان محلی جدید برای احداث پایتخت جدید ایران مورد توجه قرار گیرد. منطقه بین گلپایگان و خمین از نظر راهبردی و پدافندی در مرکز ایران قرار دارد که مزایای متعددی برای ایجاد پایتخت جدید دارد. موقعیت مرکزی آن امکان دسترسی نسبتاً برابر به نقاط مختلف کشور را فراهم میکند و حمل و نقل و ارتباطات را تسهیل میکند. نزدیکی به بزرگراههای اصلی مانند بزرگراه تهران-اصفهان، ارتباط با دیگر مراکز شهری مهم را افزایش می دهد. این دسترسی برای کارایی اداری، تجارت و تحرک شهروندان بسیار مهم است.»
او بیان میکند: «توپوگرافی منطقه با دشتها و تپههای ملایم میتواند برای توسعه شهری مساعد باشد. این زمین عمدتاً کشاورزی است، اما دارای مناطقی است که میتوان آنها را برای زیرساختهای شهری بدون اختلال قابل توجه زیستمحیطی تغییر کاربری داد. در دسترس بودن زمین مسطح هزینههای ساخت و ساز را کاهش میدهد و امکان برنامه ریزی آسان تر طرحهای شهری را در مقایسه با مناطق کوهستانیتر فراهم میکند. آب و هوای این منطقه نیمه خشک با تابستانهای گرم و زمستانهای معتدل است. این پایداری میتواند منجر به کاهش هزینههای نگهداری زیرساخت در طول زمان شود. علاوه بر این، با برنامهریزی مناسب در مورد سامانههای مدیریت آب (مثلاً مخازن یا قنات ها)، میتوان این چالشهای اقلیمی را به طور موثر کاهش داد.»
احداث پایتخت جدید چقدر هزینه دارد؟
این زلزله شناس درباره هزینههای انتقال پایتخت میگوید: «برای تخمین سرمایهگذاری مورد نیاز برای ساخت یک پایتخت جدید در ایران با جمعیت ۵۰۰۰۰۰ نفر در یک دوره ۱۰ ساله، میتوان تحلیل را به چند مؤلفه کلیدی تقسیم کرد: تملک زمین، توسعه زیرساختها، مسکن، خدمات عمومی و عوامل اقتصادی. یک پایتخت جدید که برای پانصد هزار نفر طراحی شده باشد، نیاز به برنامه ریزی شهری دقیق دارد تا اطمینان حاصل شود که نیازهای ساکنانش را برآورده میکند. این شامل مناطق مسکونی، مناطق تجاری، موسسات آموزشی، امکانات بهداشتی و درمانی و فضاهای تفریحی است. مرحله برنامهریزی معمولاً شامل مطالعات جمعیت شناختی و اصول طراحی شهری برای ایجاد یک محیط پایدار است.»
او بیان میکند: «اولین قدم در ساخت شهر جدید، دستیابی به زمین مناسب است. هزینه زمین بر اساس موقعیت مکانی و زیرساخت های موجود به طور قابل توجهی متفاوت است. به عنوان مثال: بسته به نزدیکی به شهرها و زیرساخت های موجود، زمین مورد نیاز با در نظر گرفتن تراکم مسکونی و امکانات ضروری، یک تخمین تقریبی برای شهری با ۵۰۰۰۰۰ نفر ممکن است حدود ۱۰ هزار هکتار (۱۰۰ کیلومتر مربع) باشد. یک برآورد اولیه هزینه ای بالغ بر ۵۰ تا ۲۰۰ میلیون دلار برای تملک زمین نشان میدهد.»
زارع میگوید: «برای زیرساخت در هر شهر جدید شامل جادهها، سامانههای حملونقل عمومی (مانند اتوبوس یا مترو)، خدمات شهری (تامین آب، سامانه های فاضلاب)، شبکههای برق، و مخابرات ، هزینه های بسیار متفاوت حدود ۱۰ تا ۳۰ میلیون دلار به ازای هر کیلومتر جاده اصلی ساخته شده تخمین زده میشود. با فرض اینکه حدود ۱۰۰ کیلومتر جاده اصلی مورد نیاز است حدود ۱ تا ۳ میلیارد دلار هزینه برآورد میشود. مسکن در ساخت یک شهر جدید و نوع آن بر هزینهها تأثیر میگذارد. برای یک شهر ۵۰۰ هزار نفره ۱۲۵ هزار واحد مسکونی حدود ۴ تا ۹ میلیارد دلار هزینه برآورد میشود. مدارس (ابتدایی و متوسطه)، بیمارستانها/امکانات مراقبتهای بهداشتی هزینهای حدود ۲ میلیارد دلار دیگر خواهد داشت. بنابراین در یک بازه ده ساله برای ساخت چنین شهری حدود ۱۵ میلیارد دلار هزینه (حدودا سالی ۱.۵ میلیارد دلار) خواهد داشت. البته این برآوردها عدم قطعیتهای گوناگونی را در هزینههای مرتبط با نرخ تورم مصالح ساختمانی در طول زمان و همچنین تغییرات در شرایط اقتصادی را شامل میشود.»
۲۳۳۲۳۳