حکایت سه سیل؛ تأملی در باب بحران منابع آبی
خبرگزاری فارس، یادداشت: محمد خوشسیما: با آغاز فصل تابستان، بحران کمآبی و عدمدسترسی بخشی از هموطنان عزیزمان به منابع آبی پایدار، دوباره توجهات را به خود جلب کرده و به مرکز ثقل موضوعات مرتبط با این مناطق تبدیل شدهاست. با اینحال پرداختن به ریشههای بحران آب در کشور و به ویژه در این مناطق، چیزیاست که کمتر به آن توجه میشود. اینکه کمبود منابع آبی ریشه در تغییرات اقلیمی و آبوهوایی دارد یا نتیجه سوء مدیریت منابع آبی است؛ دو فرضیه اصلی در این زمینه است که هریک، موافقان و مخالفان خود را دارد.
بااینحال، سیلهای پیدرپی اتفاق افتاده در شمال استان اردبیل و در شهرستانهای گرمی و انگوت و تنشهای آبی و عدمدسترسی بخشی از مردمان این مناطق به آب مصرفی پایدار، درست یک ماه پس از بارندگی های طولانی، خود دربردارنده نکاتی قابل تأمل در این باب است که در ادامه به آن پرداخته میشود.
امسال، خرداد برای مردم شهرستانهای شمال استان اردبیل و به طور خاص برای مردم شهرستانهای گرمی و انگوت، سوغاتی نامحبوب به همراه داشت و سیلهای پی در پی و ویرانگر، خاطراتی تلخ را برای مردم این خطه از استان رقم زد. سیلهایی که هرکدام برای ایجاد وضعیت بحرانی در یک منطقه کفایت میکرد و این ایام، هرچند روز یکبار، مهمان ناخوانده مردم این شهرستانها شده بود.
این سیلها که خسارتهای جانی و مالی فراوانی را برای مردم منطقه به دنبال داشت و زندگی بسیاری از اهالی را مختل ساخته بود؛ در دل خود از سیلهایی مهمتر، قابل توجهتر و بس مهیبتر حکایت داشت. سیل طبیعت، پرده از دو سیل دیگری کنار زد که اهمیت آن و خسارتهایی که به دنبال دارند؛ دهها برابر بیشتر از سیلهایی بود که طبیعت با خود به ارمغان آورده بود. سیل محرومیت و سیل سیاست زدگی و ناکارآمدی، دو سیلی هستند که در کنار سیل طبیعت، پایانی تلخ را برای فصل بهار رقم زدند و موجب درد و رنجی مضاعف برای اهالی منطقه شدند.
اکنون با عبور از سیلهای طبیعت و ثبات نسبی شرایط و اوضاع در مناطق سیل زده، میتوان از همین منظر به ابعاد دو سیل دیگر نیز پرداخت. سیلهای خرداد ماه در کنار تمام تلخیها و رنجهایی که با خود به دنبال داشت؛ نام فراموش شده گرمی را دوباره بر سر زبانها انداخت و به بسیاری از مسؤلین ما فهماند که هنوز چنین مناطق و مردمانی در کشور وجود دارند که با بدترین شکل محرومیتها دست و پنجه نرم میکنند.
شهرستان گرمی همان نقطهای است که مقام معظم رهبری در سفر خود به استان اردبیل در مرداد سال ۱۳۷۹، از آن چنین تعبیر نمودند: «از مسئولین هرکس میخواهد چهره محرومیت را ببیند؛ به گرمی سفر کند.» و اکنون که در ایام بیست و سومین سالروز آن سفر تاریخی قرار داریم؛ غبار محرومیت همچنان بر چهره پیر گرمی خودنمایی میکند. مردمانی که از اصلیترین نیازهای خود از جمله راههای مواصلاتی مناسب و استاندارد محرومند و برای عبور و مرور از مسیرهای کوهستانی و رودخانهای عبور میکنند که همچون حادثه پیشآمده در سیل اخیر میتواند بلای جان آنها شده و عزیزانشان را به کام مرگ بکشاند. سیل طبیعت نشان داد که سیل ویرانگر محرومیت چه بلایی بر سر مردمان این مناطق آورده است و چگونه در شرایط بحرانی تمام زندگی مردم مختل میشود و تا روزها بعد از سیل، حتی جرعهای آب برای نوشیدن پیدا نمیشود. اما سوال مهمتر این است که این سیل محرومیت از چه نشأت میگیرد؟
آیا گرمی ظرفیت و پتانسیل رشد و توسعه ندارد یا عاملی بیرونی مانع از توسعه این منطقه شده است؟ تنها یک سفر به گرمی کافی است تا از ظرفیتهای عظیم این منطقه در حوزههای کشاورزی، دامداری و گردشگری آگاه شوید و پتانسیلهای آن برای تبدیل به یک نقطه تجاری و ترانزیتی با بیش از ۹۳ کیلومتر مرز مشترک با جمهوری آذربایجان را بشناسید. پس چرا گرمی همچنان محروم مانده و علیرغم پیشرفت تمامی شهرستانهای اطراف آن که روزگاری نه چندان دور، بخشی از همین گرمی بودهاند؛ از قافله توسعه عقب افتاده است؟ پاسخ این سوال را باید در همان مسئله ای جستجو کرد که من اسم آن را سیل سیاستزدگی و ناکارآمدی میگذارم.
سومین سیلی که گرمی را در برگرفته، سیل سیاستزدگی است که بحران ناکارآمدی را نیز به دنبال دارد. سیلی که عامل اصلی محرومیت در گرمی بوده و این شهر کهنسال را با وجود ظرفیتهایی که در حوزههای مختلف برای توسعه و پیشرفت دارد؛ با عقبماندگی مواجه کرده است. سیاستزدگی باعث شده است تا توان اجرایی نیروهای کارآمد نیز به تدریج از بین برود و بحران ناکارآمدی را در بدنه تصمیمگیری و اجرایی شهرستان شاهد باشیم. ناکارآمدی به آن معنا که گویی هیچ کس آنطور که باید دلش برای این شهر نمیسوزد. گویی همه از رشد و توسعه این شهر ناامید شدهاند و نمیتوانند و یا نمیخواهند قدمی برای حل معضلات این شهر کهنسال بردارند.
اکنون شهرستانهای مرزی گرمی و انگوت در میان سه سیل طبیعت، محرومیت و سیاست زدگی و ناکارآمدی گرفتارند و برای برونرفت از آن دست و پا میزنند و نیازمند کمکها و همراهی تمام کسانی هستند که میتوانند قدمی برای بهبود وضعیت زندگی مردمان این مناطق بردارند. لذا از تمامی مسؤلین لشگری و کشوری، سازمانها و نهادهای دولتی از جمله بنیاد مستضعفان، ستاد اجرایی فرمان امام، بنیاد علوی و نیروهای جهادی و نهادهای مردمی درخواست میشود تا برای حل معضلات اهالی این منطقه، به ویژه مردم سیل زده آن پیش قدم شوند و غبار فقر و محرومیت را از آن بزدایند و با تدوین بسته های حمایتی مناطق محروم از جمله شهرستانهای گرمی و انگوت، از آلام و رنج های مردمان آنها بکاهند.
با همه این اوصاف، در بازگشت به مقدمه بحث، درد و رنج مشکلات باقیمانده از سیل، زمانی مضاعف میشود که با فاصله کمتر از یک ماه از خرداد پرباران این شهرستان، قسمتهایی از آن از جمله بخش موران و مردم روستاهای ساکن در آن، با بحران بیآبی و عدم دسترسی به آب شرب و آب کافی برای کشاورزی مواجه هستند. منطقهای که بیشترین بارندگیها را داشته و میتوانست بیشترین ذخیره آب برای مصارف کشاورزی و بهداشتی و آشامیدنی را داشتهباشد؛ به علت بحران سیاستزدگی، ناکارآمدی و محرومیت از زیرساختهای متناسب، اکنون با بحران کمآبی نیز مواجه شده است و باید با تانکر و مخزنهای سیار، نیازهای ضروری مردم آن برطرف شود. این خود شاهدمثالی است براینکه بسیاری از مشکلات آبی در کشور نیز، ریشه در مدیریت غلط منابع آب و ناکارآمدی سیاستورزی در این زمینه دارد و میتوان با مدیریت صحیح منابع آبی، اثر منفی تغییرات اقلیمی را نیز به حداقل رساند و بر این مشکلات فائق آمد.
پایان پیام/