تکلیفخانههای متروکه یزد باید مشخص شود/یزد قربانی ساخت و ساز روی مسیلهای قدیمی
گروه جامعه اجتماعی خبرگزاری فارس: فاصله بارش رحمت الهی تا وقوع یک بلای طبیعی در سالهای اخیر متاسفانه کوتاهتر شدهاست و برای آن دلایل مختلفی ذکر میشود. در هفته گذشته سیل بسیاری از شهرهای کشور را دچار مشکل کرد و حوادث پیشبینی نشدهای را رقم زد و تصاویر دردناکی را در رسانهها دیدیم. در این میان شهر تاریخی یزد به عنوان مهمترین شهر تاریخی ایران که ثبت جهانی هم شدهاست نیز آسیبهای زیادی دید به حدی که برخی بناهای این شهر فروریختند.
به همین بهانه با دکتر مهدی صادقاحمدی دکترای مرمت ابنیه و بافتهای تاریخی گفتگو کردیم درباره سیل یزد بپرسیم.
مهدی صادقاحمدی
در سیل اخیر متاسفانه استان یزد یکی از بیشترین آسیبها را میان استانها در کشور دید و برخی از بناهای تاریخی شهر یزد آسیبهای جدی دید. به نظر شما دلیل عمده این آسیبها چیست؟ آیا مرمت بناها ایراد داشتهاست؟
موضوع حفاظت یا نگهداری بافت تاریخی یزد یک مسئلهای است که حداقل ۴۰ سال قدمت دارد و مردم هم تا همین سالهای اخیر در بافت تاریخی یزد همچنان زندگی میکردند. هنوز هم زندگی در خیلی محلات قدیمی یزد جاری است.
مرمت بنا یک کار علمی و تخصصی است. در چند سال گذشته که من درگیر این پروژه بودم، اقدامات زیادی انجام شده است و همچنان هم در پایشهایی که انجام میدهیم اکثر پروژههایی که مرمت درست و حسابی برایشان انجام شده، سالمتر باقی ماندهاند یا آسیب زیادی ندیدهاند. البته حجم سیلاب زیاد بوده و به هرحال دشمن خشت، آب است. مسئله سیل و آب در یزد موضوع جدیدی نیست. در کتب تاریخی در قرن هفتم و نهم هم سیلهایی داریم که بناهای خشتی یزد را خراب کرده است. مسیلهای سیل در یزد و سیلابی که میآید، فقط هم برای خودش نیست. از سمت شیرکوه آب جاری میشود و به شهر میرسد. در این مسیر ظاهراً سیلبند هم وجود دارد، اما گویا باران چند شب گذشته بیشتر از سیلبند بوده و از آن بالا زده است.
پیشبینی سالانه بارندگی ۴۵ میلیمتری باران برای یزد کرده بودند ولی ۷۵ میلیمتر باران فقط در این چند روز آمدهاست و خود همین موضوع موجب غافلگیری هم شدهاست.
من شنیدهام که به اندازه یکسال بارندگی یزد در یک روز باران باریدهاست. آبی که از خارج شهر به شهر وارد میشود، این خیلی خسارت بیشتری به شهر وارد میکند. نسبت به آبی که داخل خود شهر هست. این باید کنترل شود و اساساً موضوع بافت تاریخی و مدیریت شهری درمیان است. اگر در گذشته هم چنین بارانی میآمده، الان میتواند کنترل یا هدایت شود. ما مسیلهای طبیعی و تراسهای طبیعی داشتهایم که اینها محل ورود آب بودهاند. متأسفانه اینها را از بین بردهاند. الان یکی از مسیلها تبدیل به بلوار شدهاست. چند سالی است که با توجه به تجارب اخیر در پنج شش سال گذشته که سیلهایی داشتهایم ولی به شدت این سیل نبوده، به هر حال چند سالی است نهادهای مختلف و شهرداریها اشتباهاتی که ممکن است در ۳۰_۴۰ سال گذشته رخ داده باشد را باید درست میکردند. مثلاً برخی از مسیلهای اصیل یزد، مسیل رودخانه خشکی که در شهر یزد وجود دارد و ساخت و سازهایی در آن شده بوده و پر شده بوده را خالی میکردند تا اگر سیل از خارج از شهر بالا میزند و از آببندهای خارج شهر به داخل شهر میآید، به مسیر خودش ادامه دهد.
یعنی شما میگویید دلیل اصلی این اتفاقات، مدیریت شهری نادرستی بوده که باعث خراب شدن مسیلهای قدیمی شهر شده است؟
بله. این به گروه مرمت ابنیه چندان مرتبط نیست اما در مرمت ابنیه ما بحث نگهداری را داریم. اما ما در یزد یکسری خانههایی که بیشتر متروکه بودند و ترکهایی داشتند که رسیدگی نشده بوده، اینها در بارندگی ممکن است آسیب دیده باشند. اما یک بحث مهمتر که داریم بحث مرمت بافت یا زیرساختهای شهری است. در خود محدوده بافت تاریخی هم باید مواردی را رعایت کنند.یک بخش مهم آن زیرساختهایی است که مربوط به مدیریت شهری است. شاید اینکه باید همه قناتها لایروبی شود، همه مسیرهای قناتها؛ بالاخره آنها هم از مسیرهای قدیمی عبور آب از شهر بودهاند. توجه عمومی مردم هم اهمیت دارد. اینکه تک تک مردم مطالبه کنند. حالا مدیران؟ فرهنگی و مرمتگرها نمیتوانند اینقدر مدیریت و کنترل داشته باشند. هرکسی ممکن است خانهاش را خودش مرمت کند، چاه فاضلابش را به قنات وصل کند یا کلاً قناتش را ببندد، آثار تخریبی این کارها به خودشان برمیگردد.
در سیل اخیر چقدر از پیها و زیرساختهای بناهای تاریخی آسیب دیدهاست؟ آیا قابل مرمت هستند؟
این نکته را بگویم که مرمت یک امر بسیار تخصصی است و افرادی که به طور ویژه در این حوزه و تخصص مشغول به تحصیل هستند، کارشناس مرمت هستند. نه معمارها، نه مهندسان عمران و نه کسانی که به صورت تجربی کار میکنند یا همان معماران قدیم که فرضاً ۵۰سال است که دارند کار میکنند و خیلی هم تعدادشان کم است، اینها قواعد مرمت را به سختی میتوانند درک کنند.
ما در خانههای تاریخی یزد یک الگوی شیببندی روی پشتبام و ناودانهایی داریم که غیر از اینکه رگلاژ درست و اصولی باید بشوند، نیاز به نگهداری هم دارند.
در همین هفته گذشته در صفحات اینستاگرامی دیدم همه تذکر میدادند که ناودانها بررسی شوند. اما برخی از این خانهها متروکه بودند، ناودانهایشان بسته شده بوده و این آب پشتبامها تجمیع میشود، ناودان را خراب میکند و ناودان که پایین بیاید بخشی از دیوار و قاب را هم خراب میکند.
بحث بعدی موضوع آبهای زیرزمینی و چاهها است که اگر سطح این آبها زیاد باشد و مسیرهایش مسدود شده باشد، احتمال دارد بعضی جاها فضای زیرزمینیاش تخریب شده باشد و ممکن است از یک هفته الی ده روز دیگر شاهد نشستهای زمین باشیم. یعنی پیهای زمینی فرو نشسته باشد.
در مورد پی باید بگویم در مرکز شهر تاریخی یک پی طبیعی وجود دارد که اساساً بافتهای تاریخی هم به همین دلیل در آنجا متمرکز است. یکسری محلات اطراف این مرکز داریم که ممکن است آسیبهای بیشتری داشته باشند اما خود آن محدوده مرکزی امیدواریم از این سیل آسیب زیادی نبیند. یعنی اینکه سیلها خیلی مشکلساز نباشند.عامل دیگری هم که خیلی دیده شده برخی از کفسازیهای نامناسبی است که به صورت شهری اجرا شدهاست. کفسازی داخل کوچهها. آسفالت کوچههای داخل بافت را کندهاند و با آجر و موزاییک کفسازی انجام دادهاند که بعضی از اینها شیببندیهای نامناسبی داشته. همچنین چاههای جذبی در بافت باید رسیدگی و کنترل شود. در کل شهر تاریخی نیاز به نگهداری دارد و نگهداری هم به عهده میراث فرهنگی نیست.. جامعه مرمتگران میتوانند پروژه مرمتی که بهشان سپرده میشود را خوب انجام دهند. ولی مردم هم باید بدانند که سراغ متخصص امر بروند. فکر نکنند اگر کار را ارزانتر تمام کنند به نفعشان است. قطعاً این در آینده به ضرر همه ما است. دقتهای لازم که ناشی از تجربیات زیسته آدمها در شهر تاریخی است که در طول تاریخ فهمیدهاند چطور با باران مواجه شوند، چگونه معماری بناهایشان را انجام بدهند، این را بتوانیم در مرمتهایمان ادامه بدهیم و حفظش کنیم.
یک گزارهای هست که میگویند آسیب بافت تاریخی از بافت جدید کمتر است. شما تأیید میکنید؟
تا منظورمان از آسیب چه باشد. اگر رفتن آب در زیرزمین خانهها و آغشته شدن وسایل خانه به آب و گل باشد، بخشهای زیادی از بافت جدید زیاد این آسیب را دیدند. نه فقط در سیل اخیر بلکه در سیلی که دو ماه پیش هم بود این آسیب را دیدند.
طبق برخی فیلمها و خبرها برخی بناها متاسفانه فروریختهاند. در این باره نظر شما چیست؟
بله بناهایی در خیابان فرخی بوده که فروریختند. ما چیزی داریم به نام بناهای میانه. بناهایی که نه تاریخی هستند و اصول معماری سنتی را دارند و نه بناهای مهندسیساز اخیر هستند. این بناها خیلی در معزض آسیب هستند. اما در بافت جدید شهرسازی یعنی در خیابانها و اینها حفرههایی که کف زمین ایجاد شده بودند را زیاد دیدهایم.
مجموعاً این مسئله، یک مسئله دوگانه نیست. اینکه بگوییم کسی نباید در بافت تاریخی سکونت داشته باشد، یک نتیجهگیری سطحی است. بلکه باید تمهیداتی اندیشیده شود، مخصوصاً تمهیدات زیرساختی چه در شهر جدید و چه در شهر قدیم، باید امکاناتی فراهم شود تا آب جاری سیلاب وارد شهر یزد نشود. آمادگی مقابله با بحران هم باید زیاد شود. من چندشب پیش به همراه یکی از مسئولین نظام مهندسی یک بازدیدی از یکی از محلات داشتم. متأسفانه دیدیم آمادگی مقابله با بحران و مدیریت بحران بسیار ضعیف است. به هر حال اینها خیلی اهمیت دارد، چون بالاخره ممکن است اتفاق بیفتد. طبیعت وقتی طغیان کند، بالاخره آسیب میزند و فرقی نمیکند بافت جدید باشد یا قدیم. میخواهم بگویم باید همیشه آماده باشیم.
نظر تخصصی، چقدر بعد از این اتفاقات باید به سمت مرمت بناهای آسیب دیده برویم؟
اساساً خانههای متروکه در بافت تاریخی نیاز به رسیدگی دارند. یعنی مردم نباید خانههایشان را رها شده در بافت تاریخی بگذارند. این خانهها باید مرمت شوند. خانهای که ۲۰۰_۳۰۰ سال قدمت دارد، شبیه یک پیرمرد یا پیرزنی است که نیاز به رسیدگی دارد.
من اخیراً متوجه شدهام که تمام آدمهایی که در خانههای قدیمی زندگی میکردند، مثلاً ۵۰ یا ۱۰۰ سال قبل، به خانهها خیلی رسیدگی میکردند.به عنوان نمونه من به خانه رشتیها سر زدم و متوجه شدم پدربزرگشان که در این خانه زندگی میکرده، هرسال معمار را میآورده تا تعمیرات جزیی خانه را انجام دهد. مسئله نگهداری از خانه مسئله مهمی است. ما امروزه خانه را میسازیم و فکر میکنیم تا ۲۰_۳۰ سال بعد اتفاقی برایش نمیافتد. خانههای خشتی نگهداری بیشتری میخواهند و هرساله باید چک شوند. خانههای جدید شهری هم نیاز به رسیدگی و تعمیرات دارند. امروزه میگویند عمر یک خانه حداکثر ۶۰ تا ۷۰ سال است و بیشتر دوام نمیآورد. این یعنی رسیدگی خیلی مهم است.
اما مرمت یک پروسه یکی دو ساله است. هیچ کدام از این بناها در یکی دو هفته مرمت نمیشوند، مگر اینکه آسیبهای خیلی جزیی دیده باشند. بعضی از این بررسیها هم در واقع به ما نتایجی میدهند که نشان میدهد یک دیتیلهایی اشتباه است و باید این را به گوش همه برسانیم. مثلاً اینکه برای آبروهای پشتبامهای یزد نباید از آبروهای مخفی و درون دیوار استفاده کنیم. زیرا حجم آب که زیاد شود، بیرون میزند و خشتها را خراب میکند.
متولی این خانههای متروکه کیست؟
بخش زیادی از این پلاکها باید اولاً پایش و شناسایی شود که صاحب آن چه کسانی هستند. یک بخش زیادیشان هم درگیر بحث اوقاف هستند. پلاکهای زیادی وقفی هستند و نهادها باید همکاری کنند تا اینها احیا شوند. بعضیشان هم مجهول المالک یا کثیر المالک هستند که البته من خبر دارم یک برنامههایی دارند که بتوانند مسائل قانونی اینها را حل کنند. ما یکسری مسائل قانونی داریم که مثلاً میراث فرهنگی یا شهرداری نمیتواند به پلاکهای مجهول المالک ورود کند. اگر مسئله قانونی آنها حل شود، امکان پیشگیری از تخریب برایشان بیشتر میشود.
من یک فیلمی از محله خرمشاد دیدم که یک تیر چراغ برق کاملاً در میله قنات افتاده بود و تمام سیمهای مهم را با خودش کشیده و دارد خانههای دیگر را هم با خودش میکشد. فرقی نمیکند. بناها به هم وصل هستند؛ حالا بناهای جدید کمتر، بناهای قدیمی بیشتر و این آسیب را تشدید میکند.
چقدر از این حادثه بلای طبیعی و چقدر اثر مدیریت شهری ما بود؟
به شخصه عبارت «بلای طبیعی» را دوست ندارم. به هر حال این هم یک فرصتی است که برای یزد بی آب این همه آب از آسمان نازل شده است. ما بلد نیستیم از آن استفاده کنیم. گذشتگان ما بهتر از آن استفاده میکردند.
پیمایشی که من از برخی محلات داشتم و به عینه دیدم این بود که بیشتر خسارات به خاطر مشکلات ناودانها بود. اگر در ناودانها آب جمع نمیشد و مثلاً از هفته گذشته یک پایشی میشد تا راهشان بسته نباشد و بررسی شوند، خسارات کمتر میشد. معمولاً میراث فرهنگی در آبانماه اعلام میکند یا گروههای داوطلبانه میروند و خانهها را پایش میکنند. زیرا آن زمان موسم بارندگی است. اما این دفعه اگرچه اعلام شد ولی جدی گرفته نشد.
انتهای پیام/